دیکشنری
داستان آبیدیک
قرار گذاشتن
english
1
general
::
stipulate, arrange
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قرار داد
قرار داد پذیره نویسی
قرار داد سهیم شدن در ثروت
قرار دادگاه
قرار دادن
قرار دادی
قرار راکد
قرار رد دعوی
قرار رد دفاع یا ایرادات شکلی و الزام خوانده به دادن پاسخ به ماهیت دعوی
قرار رفع مزاحمت
قرار صادره توسط دادگاه پژوهش به دادگاه نخستین برای ارسال نسخه گواهی شده پرونده
قرار ضبط یا توقیف سهم شریک بدهکار به نفع شریک طلبکار تا پرداخت دین
قرار غیر قطعی
قرار فوق العاده
قرار گاه
قرار گذاشتن
قرار متوقف
قرار مختومه بودن دعوی به سبب عدم پی گیری از جانب شاکی
قرار مختومه کردن دعوی حکم مختومه بودن دعوی
قرار مشروط
قرار ملاقات
قرار ملاقات گذاشتن
قرار ممنوع الخروج بودن
قرار منع
قرار منع پی گرد به واسطه عدم تعقیب شاکی
قرار منع تعقیب
قرار منع خروج از کشور
قرار منع موقت
قرار میگیرد
قرار نهایی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید